آن روزها هم مردم از شب تا صبح پای گیشه تالار رودکی آتش روشن میکردند، تا گیشه باز شود و امروز مردم از شب تا صبح پای مانیتور رایانه مینشینند تا بتوانند ثبت نام اینترنتی کنند.
36 سال از آن زمان میگذرد و تا به امروز هنوز استاد از نحوه رسیدن بلیت به دست مردم رضایت ندارد؛ «بلیت به دست مردم نمیرسد و معترضم چرا بلیت به دست مردم نمیرسد.»
در جلسه مطبوعاتی دیرهنگام استاد آواز ایران که در فاصله تمدید 2 کنسرت برپاشد، شجریان به سؤالاتی درباره فروش اینترنتی پاسخ داد: «میخواهیم توزیع بلیت عادلانه باشد، به کسی هنگام خرید بلیت توهین نشود، در میان همه اقشار جامعه توزیع شود و برای آن بازار سیاه درست نشود.»
بهنظر او و مشاورانش در شرکت دل آواز بهترین گزینه برای تحقیر نشدن مردم، معطل نشدن آنان یا به صف ایستادنشان یا بازار سیاه، فروش اینترنتی بلیت بوده است.
اولین تجربه به کنسرت «همنوا با بم» برمیگردد که با فروش اینترنتی 2 هزار بلیت شروع شد. کنسرت سال 84 که با کیهان کلهر و حسین علیزاده برگزار شد، رکورد جدیدی در فروش اینترنتی به جاگذاشت؛
فروش 6هزار بلیت و رضایت مردم تهران و شهرستان باعث شد که فروش کنسرت سال گذشته هم اینترنتی شود؛
«فروش اینترنتی هم مسلما مشکلاتی دارد، اما ما بالاخره باید چه کار بکنیم که بلیت محترمانه به دست مردم برسد و بازار سیاه درست نشود.زمانی که روبهروی تالار کشور بازار سیاه درست میشد و اسمش را گذاشته بودند دل آواز 2. ما باید به چه کسی گله کنیم.»
فروش 14 هزار بلیت اینترنتی سال گذشته، پیوندی بین فناوری و برگزاری کنسرت شجریان بود. فروش محدود بلیت در چند مکان و نارضایتی مردم باعث شد که اینبار تمام بلیتها از طریق اینترنتی به فروش برسد هر چند که سایت شرکت دل آواز نتوانست تاب هجوم علاقهمندان آواز شجریان را بیاورد و هر بار سایت با مشکلاتی مواجه شد.
درنهایت 11 خرداد فروش آغاز شد و 28 هزار بلیت در مدت 4 ساعت فروش رفت و 2855 بلیتی که رزرو شده اما خریداری نشده بود در عرض 14 دقیقه فروش رفت. اما همچنان دوستداران صدای این هنرمند ناراضی هستند. شجریان میگوید: «شاید اگر هفتهای 2 شب کنسرت برگزار کنم، این مشکلات بر طرف شود.»
اعلام علاقه استاد برای برگزاری تور کنسرت میتواند رضایت علاقهمندان او را جلب کند؛«امیدوارم دستاندرکاران و شهرداریهای کشور سالنهای متعددی را برای کنسرت احداث کنند چرا که هر سالنی، سالن کنسرت نیست و ما این امکان را نداریم که بتوانیم در مکانهای مختلف اجرا داشته باشیم.
متأسفانه در ایران تنها تالار بزرگ کشور پاسخگوی تعداد زیاد مخاطبان است و این تالار نیز از نظر آکوستیک فوقالعاده بد است و ما نمیتوانیم به درستی جوابگوی مردم باشیم چرا که دستگاههای صوتی سالن استاندارد نیستند.»
شاید وقتی دگر
گفته میشد که عواید این کنسرت به بازسازی آرامگاه شمس تبریزی اختصاص مییابد. شجریان ضمن رد این مطلب یادآور شد که برگزاری این کنسرت یادآوری اندیشههای شمس تبریزی است.
اجرای این کنسرت با گروه تازه تاسیس شهناز است که درباره آن میگوید: «گروه جدید نیز از همه نظر مورد تایید من است و 4 ماه است که تمرینات خودشان را برای این کنسرت انجام دادند.
در این چند شب اجرا نیز از کارشان بسیار راضی بودم اما به جهت مشکلات فراوان صدابرداری نتوانستیم کار خوبی را به مردم ارائه کنیم، اما در آینده احتمال افزودن سازهای دیگر به این گروه وجود دارد تا بتوانیم آن را مجهزتر کرده و از آهنگسازان بزرگ، قطعاتی را برای اجرا دریافت کنیم.»
برگزاری کنسرت با بزرگانی چون علیزاده، مشکاتیان و لطفی یکی از موارد جذابی است که اگر اتفاق بیفتد قطعا فروش اینترنتی هم جوابگوی علاقهمندان نخواهد بود.
شجریان در این مورد میگوید: «تاکنون برای این اجرا برنامهریزی نشده اما امکانش همیشه فراهم است اما این را هم باید در نظر گرفت که همه باید بخواهند. ما مشکلات اساسی با هم نداریم و دوستیمان همچنان برقرار است و هیچ بعید نیست من با مشکاتیان، لطفی، علیزاده، پیرنیاکان و... برنامهای داشته باشم.»
این هنرمندان که در جوانی با یکدیگر کنسرت برگزار کردهاند، هریک برای خود گروهی دارند که مستقل از هم به اجرای کنسرت میپردازند، برای همین هم هست که شجریان میگوید: «اما این نکته نیز وجود دارد که اگر ما در دوران جوانی در کنار هم کار کردیم، حال و هوایی داشتیم که هم اکنون ممکن است آن حال و هوا نباشد و به عقیده من، تکرار آن برنامههای قبل، محال است چرا که در هر کار هنری اتفاق تازهای میافتد و به جایی میرسیم که دیگر راه برگشتی نداریم. در واقع ما در تونلی هستیم که هیچ راه برگشتی ندارد.»
امروز و 8 و 9 تیر ماه یعنی شنبه و یکشنبه هفته آینده روزهای آخری هستند که سالن بزرگ و غیراستاندارد وزارت کشور میزبان شجریان و مردم علاقهمند به هنر اوست.
با جوانان حضور جوانان در گروه شجریان نشانه بهایی است که او به جوانان در عرصه موسیقی میدهد و به آینده آنان در این عرصه امیدوار است.
او میگوید: «حدود 20 سال پیش به اندازه اکنون آنقدر هنرجوی موسیقی به چشم نمیخورد اما بعد از گذشت این همه سال، شاهد این هستیم که هنرجویان با استعداد یکی پس از دیگری به صحنه میآیند، بهطوری که هم اکنون تعداد این افراد به 200 برابر رسیده است.»